کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

آمار مطالب

کل مطالب : 182
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 5
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 546
بازدید سال : 1439
بازدید کلی : 25293

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 546
بازدید کل : 25293
تعداد مطالب : 182
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


** ** ***** *****
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمود جلیلی مرودشتی
تاریخ : جمعه 23 دی 1390
نظرات

اربعين و اختلاف اقوال

در تاريخ حبيب السير آمده است: يزيد بن معاويه سرهاى مقدس شهدا را در اختيار على بن الحسين عليهماالسلام قرار داد، و آن بزرگوار در روز بيستم ماه صفر آن سرها را به بدنهاى پاكشان ملحق نمود و آنگاه عازم مدينه طيبه گرديد. (10)

ابوريحان بيرونى در آثارالباقيه گفته است: در روز بيستم ماه صفر، سر مقدس حسين عليه السلام به بدن مطهرش باز گردانيده و دفن شد به هنگامى كه اهل بيت امام حسين عليه السلام بعد از بازگشت از شام در روز اربعين جهت زيارت آمده بودند. (11)

سيد ابن طاووس در اقبال مى‏گويد: چگونه روز بيستم ماه صفر، روز اربعين است در حالى كه حسين صلوات الله عليه روز دهم محرم به شهادت رسيد، بنابراين اربعين، روز نوزدهم ماه صفر بايد باشد. (12)

آنگاه سيد مى‏گويد: محتمل است ماه محرم سال 61 كم بوده است، يعنى 29 روز بوده كه طبعا بيستم ماه صفر، روز اربعين است، و احتمال دارد كه ماه محرم تمام بوده ولى چون امام حسين عليه السلام در پايان روز عاشورا شهيد گرديده لذا روز عاشورا  را به حساب نياورده‏اند. و در مصباح آمده است: حرم حسين عليه السلام در روز بيستم ماه صفر به همراه على بن الحسين به مدينه رسيدند، و شيخ مفيد همين قول را اختيار كرده است، و در غير مصباح آمده است كه ايشان در روز بيستم ماه صفر بعد از مراجعت از شام به كربلا رسيدند. (13)

همانگونه كه در نقلهاى ذكر شده مشهود است اهل بيت عليهم السلام در همان سالى كه حادثه كربلا رخ داد ـ سال 61 ـ پس از مراجعت از شام و در روز اربعين به كربلا آمدند، و يا اين كه در سنه 62 يعنى يك سال بعد از شهادت رهسپار كربلا شده‏اند؛ و ما در اينجا به صورت اختصار عينا آنچه در اين رابطه گفته و يا نوشته شده است ذكر مى‏كنيم:

قول اول: اهل بيت در همان سال 61 پس از مراجعت از شام و در روز بيستم صفر به كربلا وارد شدند، و اين همان قول صاحب تاريخ حبيب السير است كه قبلا بازگو كرديم، و در الآثارالباقيه ابوريحان نيز همين قول آمده و ظاهر عبارت سيد ابن طاووس در اللهوف هم همين مطلب را مى‏رساند (14) و ابن نما در مثيرالاحزان نيز همين قول را نقل كرده است. (15)

قول دوم: اهل بيت عليهم السلام همان سال در روز بيستم صفر به كربلا و قبل از رفتن به شام از كربلا عبور نمودند و بر مزار شهيدان خود عزادارى كردند، و سپهر مؤلف ناسخ التواريخ بر اين قول است. و اين احتمال گرچه بعيد به نظر مى‏رسد، زيرا در نقلى بدان اشاره نشده است ولى احتمالى است كه ثبوتا مانعى ندارد و دليلى براى اثبات آن نيست. (16)

 قول سوم: آل البيت در سال 62، يعنى يك سال بعد و در روز بيستم صفر به كربلا آمده‏اند. صاحب قمقام زخار مى‏گويد: مسافت و عادت تشريف فرمائى به حرم حضرت سيدالشهداء عليه السلام در روز اربعين سال 61 هجرى به كربلاى معلى مشكل، بلكه خلاف عقل است؛ زيرا امام حسين عليه السلام در روز عاشورا به درجه رفيع شهادت نائل آمد و عمربن سعد يك روز براى دفن كشتگان خود در آنجا توقف و روز يازدهم به جانب كوفه حركت كرد و از كربلاى معلى تا كوفه به خط مستقيم حدودا هشت فرسخ است، و چند روزى هم عبيدالله بن زياد اهل عصمت را در كوفه براى معرفى آنان و كار بزرگى كه صورت گرفته و ارعاب قبايل عرب نگاه داشت تا از يزيد خبر رسيد كه اهل حرم را به دمشق اعزام دارد و او هم اسيران را از راه حران و جزيره و حلب به شام فرستاد كه مسافت دورى است و فاصله كوفه تا دمشق به خط مستقيم تقريبا صد و هفتاد و پنج فرسخ است و پس از ورود به شام به روايتى تا شش ماه اهل بيت را نگاه داشتند تا آتش شعله ‏ور غضب يزيد خاموش شد و پس از حصول اطمينان از عدم شورش مردم موافقت كرد كه حضرت سجاد با اهل حرم به مدينه بازگردد، پس چگونه اين همه وقايع مى‏تواند در چهل روز صورت گرفته باشد، قطعا ورود اهل بيت عليهم السلام به كربلا در سال ديگر بوده است (17) كه سال شصت و دو هجرى ‏باشد و هر كس به نظر تدبر در اين مسأله بينديشد نامه نگار را تصديق خواهد كرد، و جابربن عبدالله هم در اربعين شصت و دو به زيارت مشرف شده است و شرافت جابر در اين است كه او اولين كسى است كه از صحابه كبار و مخلصين سوگوار به اين سعادت نايل آمده است، كفى به فخرا، و نامه ‏نگار در اين قول منفرد است: مى‏گويم و مى‏آيمش از عهده برون! و الله ولى التوفيق. (18)

قول چهارم: احتمال ديگرى وجود دارد كه اهل بيت ابتدا به مدينه آمدند و از مدينه عازم كربلا شدند و سر مقدس امام را نيز در اين سفر با خود برده و به بدن مطهر حسين عليه السلام ملحق نموده‏اند، اما نه در اربعين سال 61 هجرى بلكه پس از مراجعت به مدينه به كربلا رفته‏اند. ابن جوزى از هشام  و بعضى ديگر نقل كرده است كه سر مقدس حسين عليه السلام با اسيران به مدينه آورده شد، و سپس به كربلا حمل گرديده است و با بدن مطهر دفن شده است. (19)

و از بعضى از مورخان نقل شده است كه: صورت حال جريان اقتضاء مى‏كند كه اهل بيت در مدتى بيش از چهل روز از زمان شهادت امام حسين عليه السلام به عراق يا به مدينه رفته باشند، و بازگشت آنها به كربلا، ممكن است، ولى روز بيستم صفر نبوده است زيرا جابربن عبدالله انصارى هم از حجاز آمده بود و رسيدن خبر به حجاز و حركت جابر از آنجا قهراً  زمانى بيش از چهل روز را مى‏طلبد. يا اين كه بايد بگوئيم جابر از مدينه نيامده بود بلكه از كوفه و يا از شهرى ديگر عازم كربلا شده بود. (20)  

توقف در كربلا

خاندان داغديده رسالت پس از ورود به كربلا براى شهيدان خود به عزادارى پرداختند، چون هنگام حركت بسوى كوفه اجازه عزادارى به آنان نداده بودند، و همانگونه كه سيد ابن طاووس در اللهوف نقل كرده است كه «و اقاموا المآتم المقرحة للاكباد» (21) «ماتمهاى جگرخراش بپا داشتند» ، و تا سه روز امر بدين منوال سپرى شد. (22)  

حركت از كربلا

اگر زنان و كودكان در كنار اين قبور مى‏ماندند، خود را در اثر شيون و زارى و گريستن و نوحه كردن هلاك مى‏نمودند، لذا على بن الحسين عليهماالسلام فرمان داد تا  بار شتران را ببندند و از كربلا به طرف مدينه حركت كنند. چون بارها را بستند و آماده حركت شدند، سكينه عليهاالسلام اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حركت داد و جملگى در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. سكينه قبر پدر را در آغوش گرفت و شديدا گريست و به سختى ناليد و اين ابيات را زمزمه كرد:

 

بلا كفن و لا غسل دفينا

الا يا كربلا نودعك جسما

 

لاحمد و الوصي مع الامينا (23)

الا يا كربلا نودعك روحا  

پى ‏نوشت‏ها:

1- نعمان بن بشير همان كسى است كه هنگام ورود مسلم بن عقيل به كوفه از طرف يزيد امير كوفه بود، يزيد او را بركنار و به جاى او عبيد الله بن زياد را به امارت كوفه برگزيد. نعمان به شام آمد و از هوا داران معاويه و يزيد بود. پس از هلاكت يزيد، مردم را به بيعت عبدالله بن زبير فرا خواند، اهالى حمص با او مخالفت كرده و او را بعد از واقعه مرج راهط در سال شصت و چهار هجرى كشتند. (الاستيعاب،ج 4،ص 1496) .

2- قمقام زخار،ص  579.

3- تاريخ طبرى،ج 5،ص 233.

4- قمقام زخار،ص 579.

5- او جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام انصارى است، مادرش نسيبه دختر عقبه مى‏باشد، در بيعت عقبه ثانيه در مكه با پدرش حضور داشته ولى كودك بوده است؛ بعضى او را از شركت كنندگان در جنگ بدر ذكر كرده‏اند؛ او با پيامبر صلى الله عليه و آله در 18 غزوه شركت نمود، و بعد از رسول خدا در صفين در خدمت على عليه السلام بوده و از كسانى است كه سنت پيامبر بسيار از او نقل شده است؛ او در آخر عمر نابينا گرديد؛ در سال 74 يا 78 و يا 79 در سن 94 سالگى در مدينه رحلت نمود. (الاستيعاب،ج 1،ص219) .

6- اللهوف،ص 82.

7- الدمعة الساكبة،ج 5،ص 162.

8- عطيه عوفى را شيخ طوسى از اصحاب اميرالمؤمنين در رجال خود ذكر كرده و او معروف به بكالى است كه قبيله‏اى از حمدان مى‏باشد، و او داراى تفسير قرآنى بوده است در پنج  قسمت و خود او مى‏گويد: قرآن را با تفسيرش سه بار بر ابن عباس عرضه كردم و اما قرائت قرآن را هفتاد مرتبه نزد او قرائت نمودم. (تنقيح المقال 2/253)

9- بحارالانوار 65/ 130.

10- نفس المهموم 466.

11- مقتل الحسين مقرم 371.

12- مسارالشيعه،ص 62. و مرحوم شيخ بهائى رحمة الله بر اساس همين احتمال روز اربعين را روز نوزدهم ماه صفر قرار داده است. (توضيح المقاصد،ص 6)

13- قمقام زخار،ص 585.

14- اللهوف، ص 82 .

15- مثيرالاحزان،ص 107.

16- ناسخ التواريخ، احوالات امام حسين 3/ 176.

17- از اين مقدمات، نمى‏توان نتيجه گرفت كه اهل بيت عليهم السلام در اربعين سال شصت و دو به كربلا آمده‏اند؛ زيرا اولا نگاه داشتن اهل بيت در كوفه به مدت زياد، قطعى نيست با توجه به اين كه بعضى ورود اهل بيت را به شام در روز اول ماه صفر ذكر كرده‏اند ـ چنانچه گذشت ـ و آن مقدمات چون قطعى نيست بنابراين نتيجه قطعى هم بدست نمى‏دهد؛ ثانيا احتمال دارد همانگونه كه بعضى گفته‏اند اهل بيت در همان سال 61 و قبل از رفتن به شام از مسير كربلا عبور كرده و بر قبور شهيدان عزادارى كرده باشند چنانچه مرحوم سپهر ـ مؤلف ناسخ التواريخ ـ گفته است، مضافا بر اين كه مرحوم قاضى طباطبائى رحمة الله كتابى بنام «تحقيق در روز اربعين امام حسين عليه السلام» تأليف نموده و تمام ايرادهاى وارده را مبنى بر آمدن اهل بيت در اربعين سال 61 را پاسخ داده است، بنابر اين به صرف استبعاد نمى‏توان به نتيجه قطعى رسيد و آمدن اهل بيت را به كربلا مانند بعضى در اربعين اول انكار كرد .

18- قمقام زخار،ج 586.

19- تذكرة الخواص،ص 15. ولى در اين نقل مذكور نيست كه سر مقدس امام توسط چه كسى به كربلا حمل شده است، و آيا اهل بيت همراه سر مقدس به كربلا آمده‏اند يا تنها سر مقدس به كربلا حمل و دفن شده است؟

20- قمقام زخار،ص 586. ولى اين احتمال با تصريح بزرگانى همانند سيد ابن طاووس و ابن نما و شيخ بهائى كه جابر بن عبد الله و اهل بيت در روز اربعين همزمان در كربلا بوده‏اند منافات دارد .

21- اللهوف،ص 82.

22- ذريعة النجاة،ص 271.

23- «اى كربلا! بدنى را در تو به وديعه گذارديم، كه بدون غسل و كفن مدفون شد؛ اى كربلا ! كسى را به يادگار در تو نهاديم كه او روح احمد و وصى اوست.»

http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamHosein/Arbaein/89/Sham_Karbala.aspx


تعداد بازدید از این مطلب: 399
موضوعات مرتبط: محرم و عاشورا , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ خودتان خوش آمدید لطفا با نظرات خود ، ما را از راهنمائیهای خود بهره مند سازید.متشکرم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود