حوثی ها از شاب المومن تا انصارالله

آمار مطالب

کل مطالب : 182
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 182
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


** ** ***** *****
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمود جلیلی مرودشتی
تاریخ : شنبه 30 خرداد 1394
نظرات

از دیدگاه زیدیه هر کدام از فرزندان حضرت زهرا(س) چه حسنی و چه حسینی که مجتهد، عادل و شجاع باشد و حاضر باشد در راه خدا به میدان بیاید و مبارزه کند و حکومت را در دست بگیرد می تواند امام زیدیه باشد.

منطقه یمن در سال ۱۷۵۰ م. در قلمروی حکومت عثمانی قرار گرفت. با سقوط امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول، یمن به سرپرستی بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۲۲ م. به استقلال دست یافت. از سال ۱۹۶۲ م. حکومت یمن به جمهوری تبدیل شد. در این سال جمال عبدالناصر با استقرار ۶۰  هزار نیروی مصری در یمن، حکومت را از زیدی‌ها گرفت و به طرفداران خود سپرد. در سال ۱۹۷۸ م. علی عبدالله صالح که از قبیله زیدی الاحمر ولی سکولار است پس از کودتا رئیس جمهور یمن شد و با حمایت آل سعود تا سال ۲۰۱۲ قدرت را در اختیار داشت. وی در این سال پس از اعتراضات گسترده مردمی حکومت را به معاون خود عبد ربه منصور هادی سپرد.

یکی از ویژگی های بارز یمن این است که از دیرباز بازار تجارت اسلحه بوده و بر طبق آمار بیشترین سرانه تسلیح در دنیا پس از ایالات متحده در اختیار این کشور است و به ازای هر نفر ۴ اسلحه وجود دارد. یکی از دلایل اصلی این مسئله را می توان دیدگاه زیدیه دانست که برای ظهور قائم آل محمد(ص) همیشه باید سلاح به دست و آماده بود و این مسئله در پوشش اهالی یمن و حتی در کودکان نیز ظهور و بروز دارد.

امروز حدود نیمی از جمعیت یمن را اهل سنت عمدتا شافعی مذهب تشکیل می دهند. شیعیان(زیدی،جعفری و اسماعیلی) نیز ۴۵ درصد جمعیت یمن را شامل می شوند. مسیحیت و هندوییسم نیز از دیگر اقلیت های مذهبی در این کشور است.

باب المندب استراتژیک ترین آبراه جهان که دو سوم تجارت اقتصادی دنیا از آن صورت می گیرد در یمن قرار دارد و هرگونه بی ثباتی در این منطقه بر اقتصاد جهانی اثرگذاری مستقیم دارد. به عنوان مثال روزانه تنها ۵/۳ میلیون بشکه از این شاهراه به سمت اروپا ترانزیت می شود.

 

حوثی ها؛ از شباب المومن تا انصار الله

قبیله الحوثی متعلق به روستای حوث از توابع استان صعده در شمال یمن هستند. این گروه به « علامه بدرالدین الحوثی» که مدتی نماینده پارلمان یمن بوده است، منسوب است و در سال‌های دهه ۸۰ تشکیل شده‌است.

بدرالدین الحوثی تحت تاثیر انقلاب اسلامی در سالهای دهه ۷۰ به ایران سفر کرد تا علوم اسلامی را مستقیما از حوزه علمیه قم فرا گیرد ، وی که به همراه فرزندش حسین به ایران سفر کرده بود تا سال ۸۱ در قم حضور داشت و بعد از آن به کشور خود بازگشت و ساختار اولیه این جریان را در کشورش بنیان نهاد.

هر چند علمای زیدیه در ابتدا به مخالفت جدی با دیدگاه بدرالدین الحوثی پرداختند اما وی موفق شد بعد از سالیان دراز پذیرش ظلم و استبداد در این کشور با الهام گرفتن از اندیشه های امام خمینی (ره) جریان حق طلبی را در این کشور پایه گذاری کند که بین جوانان و قبایل زیدی محبوبیت پیدا کند.

الحوثی‌ها در دو دهه اخیر، پیشرو در اعتراضات به  محدودیت فعالیت‌های دینی، سیاسی و سیاست‌های شکست خورده دولت در زمینه عمرانی و خدمات رسانی بودند و در این مسیر هزینه شش بار جنگ با حکومت مرکزی یمن با پشتیبانی عربستان را نیز دادند.

اولین گام این جریان شکل گیری سازمان ” الشباب المؤمن” بود که گام های اولیه را در صعده با محوریت حسین بدرالدین الحوثی برداشت.

این گروه در آغاز فعالیت فرهنگی داشتند و با توجه به عدم تحمل دولت یمن، ارتش یمن اقدام به محاصره مناطق نفوذ این گروه کرده و با حمله به محل استقرار سید حسین وی را دستگیر کرده و در همان محل به شهادت رسانده و پیکرش را مخفی نمودند.

به جز تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی ایران، حزب الله لبنان بیشترین اثر گذاری را بر گروه شباب المومن که امروز جریان سیاسی انصار الله نامیده می شود، داشته است. پس از پیروزی‌های حزب‌الله لبنان به عنوان مقاومت شیعی در برابر اسرائیل، تشیع رشد زیادی در یمن داشته‌است. بعد از جنگ ۳۳ روزه،  روحیه بالایی در شیعیان یمن ایجاد شد، تا جایی که حتی برخی از فرزندان علمای شاخص وهابی در شرق یمن به تشیع گرویدند.
الگوگیری انصار الله از حزب الله لبنان در ایدئولوژی و ساختار کاملا ظهور دارد. شعار بنیادی و معروف این جریان، الموت لامریکا و الموت لاسرائیل و النصر للاسلام است.

پس از شهادت حسین بدرالدین الحوثی رهبری این حرکت به برادر وی سید عبدالملک الحوثی سپرده شد . عبدالملک کوچکترین فرزند بدرالدین الحوثی جوانی صاحب نظر است که مدتی بعد از شهادت برادر بزرگترش حسین به علت کاریزما و قدرت سخنوری، رهبری جریان انصار الله را بر عهده گرفت.

پس از گرفتن سکان این حرکت علی رغم ۵ جنگی که در زمان رهبری وی از طرف دولت یمن بر آنها تحمیل شد روز به روز به نفوذ این گروه در مناطق شمال یمن افزوده شد. سبک سخنرانی های عبدالملک بدرالدین الحوثی شباهت زیادی به سخنرانی های سیدحسن نصرالله دارد و مانند سخنرانی های وی که با نظم خاصی در ورزشگاه صعده صورت می پذیرد و با الگوبرداری رسانه ای از شبکه المنار به طور مستقیم از کانال تلویزیونی المسیره پخش می شود. انصار الله همچنین مانند حزب الله با راه اندازی نهاد های خیریه و مراکز بهداشتی، درمانی و آموزشی به امرار معاش و زندگی شهروندان یمنی کمک می کند. فرانس پرس در خصوص وی می نویسد : “عبدالملک حوثی رهبر جوان جنبش انصارالله یمن، از نظر شیوه بیان و مضمون سخنرانی هایش که همواره بر مبارزه با فساد، درخواست مشارکت ملی و دشمنی با مستبدان غربی و اسرائیل تاکید می کند، یادآور سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان است.

این گزارش می افزاید: عبدالملک حوثی که هیچ تخصص نظامی پیشرفته ای ندارد، در سال ۲۰۰۴ و در ۲۴ سالگی، بعد از شهادت برادرش زمام امور جنبش انصار الله یمن را به دست گرفت.

به نوشته این خبرگزاری، رهبر انصارالله یمن همواره با چفیه یمنی و خنجر به کمر، ظاهر می شود و مانند سید حسن نصرالله، لحن قاطع خود را با لبخند ها و انتقاد از شیوع فساد در کشور در هم می آمیزد و وعده افشاگری در این خصوص می دهد؛ وی در ایجاد شور و هیجان سیاسی و جلب توجه رسانه ها با تعیین جدول زمانی، مهارت خاصی دارد.”

 

تبدیل انصار الله به جریان اول سیاسی یمن

بعد از تحولات در نظام های عربی، حرکتی از سوی جوانان یمنی مبنی بر تغییر علی عبدالله صالح مشابه آنچه جوانان مصری در میدان التحریر انجام دادند، صورت گرفت. حوثی ها با توجه به در اختیار داشتن کنترل مناطق شمالی یمن از این حرکت حمایت کردند اما در عین حال این حرکت را حرکت خود نمی دانستند و لذا فاصله خود را با انقلاب ۲۰۱۱ حفظ کردند.

با کنار رفتن علی عبدالله صالح، معاون وی عبد ربه منصور هادی عضو حزب المؤتمر که در آن مقطع نوعی استقلال در شخصیت داشت رئیس جمهور موقت می شود و انقلابیون نیز تقریباً وی را می پذیرند.
با روی کار آمدن هادی مقرر شد در طی یک دوره گذار دوساله و در قالب گفتگوهای ملی، پیش‌نویس قانون اساسی نوشته شود و طی آن همه نیروهای مختلف یمنی حتی آنهایی که به صورت سنتی کنار زده شده بودند و حقوق‌شان عملاً به رسمیت شناخته نمی‌شد مانند زیدی‌ها و جنوبی‌ها در حکومت مشارکت داشته باشند که عملا این اتفاق رخ نداد.

ساختار اجتماعی سیاسی یمن به شدت قبلیه ای و سنتی است و از آنجا که راهکارهای مدرن در این کشور چندان پاسخگو نیست، در این شرایط قبیله ای که بتواند اجماع ایجاد کند و قدرت بیشتری پیدا کند مسلط می شود.  انصار الله با درک همین مطلب توانستند در مرحله نخست با تاثیر گذاری بر قبائل زیدی بین آنها اجماع بوجود آورند. و در وهله دوم بسیاری از قبایل شافعی مذهب و جنوبی موسوم به حراک الجنوبی را نیز با خود هم راستا کنند و در طی یک فرآیند چند ساله به مهم ترین جریان سیاسی در یمن تبدیل شوند. سوابق مثبت حوثی ها از یک سو و ظلم و ناکارآمدی جریانات وابسته به عربستان در سالهای اخیر از سوی دیگر، به انصار الله وجاهت رهبری سیاسی بخشیده است و اکثریت قبایل یمن اعم از شیعه و اهل سنت به این جریان اعتماد کاملی پیدا کرده اند. از سوی دیگر ساختار قبیله ای و دست به اسلحه بودن مردم یمن، مدیریت اوضاع را برای آمریکا و عربستان دشوار کرده است و به آنها جرات مداخله زمینی و اشغالگری را نمی دهد.

لذا پس از ناکارآمدی منصور هادی و فرار وی، جنبش انصار الله توانست با پشتیبانی اکثریت مردم ساختار قدرت در یمن را بطور مسالمت آمیز به دست بگیرد.

واکنش آمریکا، عربستان و سناریوهای پیش رو

یمن امروز در دوره انتقالی به سر می برد و شیب تحولات این کشور به سمت جدایی از نقش ویژه عربستان در تحولات داخلی این کشور است. اقدام انفعالی عربستان و شورای همکاری خلیج فارس در حمله هوایی به یمن و تخریب زیرساختهای این کشور مبین این موضوع است. نفوذ انصارالله در بین جریانات سیاسی و اجتماعی یمن و حذف آن از ساختار سیاسی اجتماعی یمن ممکن نیست. لذا در مقطع فعلی سناریوهای ذیل از سوی طرف های تاثیرگذار خارجی جهت آینده سیاسی یمن پیش بینی می شود :

۱-تشکیل یک حکومت وحدت ملی با الگوگیری از مدل لبنان که انصارالله در آن همانند حزب الله از قدرت اثرگذاری بالایی برخوردار است. و جریان مخالف نیز پست های کلیدی را در دست خواهد داشت.

۲-تبدیل شدن یمن به سوریه و سوق دادن این کشور به سمت جنگ داخلی با استفاده از جریانات وابسته به القاعده که عربستان به دنبال آن است. البته آمریکا به دلیل ترس از قدرت گرفتن القاعده محتاطانه با آن عمل می کند.

۳-تقسیم یمن به دو بخش جنوبی و شمالی بر اساس نقشه ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۰که ممکن است مشکل بی ثباتی را موقتا تسکین دهد اما قدرت گیری جریانات وابسته به القاعده را در جنوب به دنبال خواهد داشت و در دراز مدت مشکل ایجاد خواهد کرد.

۴-اشغال یمن توسط نیروهای خارجی که با توجه به احتمال پایین موفقیت و ریسک بالا چندان محتمل به نظر نمی رسد.

۵-تبدیل یمن به ۶ فدراسیون که این پیشنهاد قویا از سوی انصار الله رد شد.

 

آن چیزی که مسلم است انصار الله به عنوان یک جریان ریشه دار در یمن به بلوغ رسیده و می تواند با استفاده از تجربیات دیگر کشورهای منطقه و نقش مستشاری ایران و حزب الله تصمیم درست را اتخاذ کند. حمله هوایی عربستان به زیرساخت های یمن هر چند در ظاهر با پشتیبانی و سکوت غربیها مواجه شد، اما حضور جریان القاعده در یمن و اهمیت استراتژیک باب المندب غربی ها را در مواجهه جدی با انصارالله در تردید فرو برده است. هنر انصارالله در ادامه تحولات سیاسی یمن تبدیل جریان اکثریت به اجماع ملی است. حمله منفعلانه عربستان به زیرساختهای یمن نفرت از آل سعود را افزایش داده و انصارالله با استفاده از این فرصت و هوشمندی سیاسی که تا کنون نشان داده می تواند با تاکید بر مشترکات مردم یمن نظم نوینی را در ساختار سیاسی این کشور ایجاد کند.

منبع : مجله راه


تعداد بازدید از این مطلب: 481
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ خودتان خوش آمدید لطفا با نظرات خود ، ما را از راهنمائیهای خود بهره مند سازید.متشکرم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود